هفت

ساخت وبلاگ

امکانات وب

هزار و یک دلیل دارم برای نوشتن. هزار و یک کلمه‌ی منتظر در سرانگشتانم اما... تو یادم می‌آیی و این فاصله‌ی ده دقیقه‌ای بینمان که دارد کم کم هزارسالِ نوری می‌شود انگار و این حالتِ غم‌انگیز و آشفته‌ی تهران. انگشت سردم را می‌کشم روی پنجره‌ی بخار گرفته‌ای که قطره‌های ریز باران آرام رویش سُر می‌خورند و تو بیشتر یادم می‌آیی و تصویری مرگ‌آور از خونی سرخ که از گوشه‌ی پیشانی‌ات آرام می‌لغزد پایین و تو در سکوت چشم‌هایت را می‌بندی... و همین تصویر ذهنی کافیست برای مرگ تک‌تک آن کلمه‌هایی که حرفشان را زدم. برای مرگ تمام آن دلایل. برای مرگِ خیلی چیزها در من.    دوازدهم دی ماه نود و شش هفت...
ما را در سایت هفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : halfamberexistence بازدید : 129 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1396 ساعت: 12:42

پرونده‌ی یک قتل خانوادگی را می‌خوانم. پرونده‌ای که حل شدنش، آینده‌ی سه نفر را که هرکدام گوشه‌ی سلول‌هایشان منتظر رای دادگاهند، تعیین می‌کند... در اولین بازجویی‌ها در شعبه 4 بازپرسی، هرکدام در اعترافاتشان، همه‌چیز را به گردن گرفته تا دیگری را نجات دهد. حالا در صفحات آخر پرونده، دندانشان را برای گلوی هم تیز کرده‌اند تا از شرِ آن طناب لعنتی نجات پیدا کنند. مادر برای فرزند و فرزند برای مادر. چه موجود حیرت‌انگیزیست انسان... چه ساده، پیچیده و منفور می‌شویم. هفت...
ما را در سایت هفت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : halfamberexistence بازدید : 126 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1396 ساعت: 12:42